۱۳۸۸ آبان ۵, سه‌شنبه

زندگی

زندگی افسون سبز بیشه هست
نقش بی شرح، همه اندیشه هست

زندگی تعریف من از یک گل است
دیدن رود از فراز یک پل است

زندگی گاهی غبار یک غم است
کوچه ای بن بست جنب ماتم است

زندگی یک صبح باران خورده است
بوی نمناکش دلم را برده است

زندگی نوع نگاه ما به هم
زندگی گاهی زیاد و گاه کم

گاه می آید کنار پنجره
درد و دلها می کنم با خاطره

گاهی از غمها شکایت می کند
گاه از شادی حکایت می کند

زندگی یک رسم صاف و ساده است
هر سوالی را جوابی داده است

زندگی در حوض اکنون زیستن
گاه خندیدن گهی بگریستن

زندگی اندام خوش نقش دل است
وای از این دل کندنش بس مشکل است

زندگی تکرار رنگ برگ نیست
یک تولد یا فقط یک مرگ نیست

لحظه لحظه گم شدن پیدا شدن
نو شدن عاشق شدن شیدا شدن

عشق می گوید تو را آواز کن
رقص کن دیوانه شو پرواز کن

قلب من با من مدارا می کند
در سکوتش شور بر پا می کند

پرده داری می کند راز مرا
شوق بی پروای آواز مرا

با طلوع یک ستاره مست شو
بی سر و بی پای شو بی دست شو

زندگی را جرعه جرعه نوش کن
از سمیم جان نوایش گوش کن

زندگی زیباست با دلدادگی

نازنینم زندگی کن زندگی


این هم یک شعر زیبای دیگه از یک دوست دور دست تقدیم به همه عزیزانی که عاشق زندگی هستند.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

با سلام خدمت آقاي سولقاني
بنده محمد مهدي توكلي از دانشجويان ورودي 77 كارداني و 82 كارشناسي آموزشكده كرج هستم.و براي دري كامپيوتر زياد مزاحم شما ميشديم.من در حال حاضر در استان خراسان رضوي- شهرستان كاشمر مشغول به خدمت هستم.نميدونم ،شايد هم منو يادت نياد ولي اگه رسيدي يه سر به وبلاگ من بزن
خوشحال ميشم
راستي الان هم تو آموزشكده مشغوليد؟http://kashmaresabz.blogfa.com
خدانگهدار